اثرات ترمیمی سلولهای بنیادی مزانشیمی پیش شرطی شده با پراکسید هیدروژن در موشهای مدل نارسایی حاد کبدی
نویسندگان
چکیده مقاله:
چکید ه سابقه و هدف سلول های بنیادی مزانشیمی، جهت سلول درمانی مورد توجه قرار گرفته اند، ولی بقای پایین آن ها کاربردشان را محدود کرده است. در این مطالعه، سلول های بنیادی مزانشیمی با دوز غیر کشنده پراکسید هیدروژن( H2O2 ) پیش شرطی شدند و اثرات درمانی پیش شرطی کردن در موش های مدل آسیب حاد کبدی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها در یک مطالعه تجربی، سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان پاساژ چهارم با غلظتهای مختلف H2O2 به مدت 24 ساعت مواجه شده، با دوز کشنده 500 میکرومولار H2O2 تیمار شده، سپس بقای آنها با روش water soluble tetrazolium-1 ارزیابی شد. مدل آسیب حاد کبدی با استفاده از تتراکلرید کربن در موش (7 گروه 6 تایی) ایجاد شد. گروه های مختلف سلولی به موش ها(4 گروه 10 تایی) تزریق شده و قدرت ترمیمی سلولها با آزمایشهای بیوشیمیایی و بافت شناسی مورد مطالعه قرار گرفت. یافتهها بقای سلول های پیش شرطی شده با 25 میکرومولار H2O2 به مدت 24 ساعت 90% ولی بقای گروه کنترل 15% بود. سه روز پس از سلول درمانی، میزان آنزیم های کبدی مانند آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) در موشهای آسیب حاد کبدی دریافت کننده سلولهای پیش شرطی شده با موش های نرمال دریافت کننده سلول نرمال، اختلاف معنادار نداشته و نزدیک به سطح طبیعی این آنزیم بود( IU/L 38 ± 154 و IU/L 31 ± 122 value > ). نتایج بافت شناسی در موشهای تحت درمان با مزانشیم پیش شرطی شده، سطوح درمانی بالاتری نسبت به سایر گروهها نشان داد. نتیجه گیری پیش شرطی کردن سلولهای بنیادی مزانشیمی با استرس اکسیداتیو، کارآیی آن ها را در سلول درمانی آسیب حاد کبدی بهبود میبخشد.
منابع مشابه
اثرات ترمیمی سلول های بنیادی مزانشیمی پیش شرطی شده با پراکسید هیدروژن در موش های مدل نارسایی حاد کبدی
چکید ه سابقه و هدف سلول های بنیادی مزانشیمی، جهت سلول درمانی مورد توجه قرار گرفته اند، ولی بقای پایین آن ها کاربردشان را محدود کرده است. در این مطالعه، سلول های بنیادی مزانشیمی با دوز غیر کشنده پراکسید هیدروژن( h2o2 ) پیش شرطی شدند و اثرات درمانی پیش شرطی کردن در موش های مدل آسیب حاد کبدی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها در یک مطالعه تجربی، سلول های بنیادی مزانشیمی مغز ...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملتمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان به سلولهای دوپامینرژیک در مدل تجربی بیماری پارکینسون در موشهای صحرایی
سابقه و هدف: بررسیها نشان داده است که تعداد سلولهای بنیادی زنده در ناحیه پیوند نقش بسیار مهمی در بهبود فعالیت عملکردی عضو دارد و مشخص شده که رادیکالهای آزاد نقش عمدهای در کاهش حیات سلولهای پیوند یافته دارند. در مطالعه حاضر به بررسی تجویز توأم کوآنزیم Q10 به همراه پیوند سلولهای بنیادی مغز استخوان در موشهای صحرایی مدل پارکینسون پرداختیم. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی از موشهای صحرایی نر نژاد ...
متن کاملارزیابی اثرات ترمیمی سلولهای بنیادی مزانشیمی کشت داده شده با سکرتوم حاصل از سلولهای بنیادی دستورزی شده با Nrf2 بر روی آسیب حاد کلیوی در موش صحرایی
چکیده سابقه و هدف کاهش شدید بقای سلولهای بنیادی مزانشیمی پس از پیوند، از چالشهای اساسی استفاده از این سلولها است. در این مطالعه با هدف افزایش بقای این سلولها پس از پیوند، سلولهای بنیادی مزانشیمی دستورزی نشده تحت تیمار با سکرتوم حاصل از سلولهای دستورزی شده با ژن Nrf2 قرار گرفتند. سپس اثرات درمانی این سلولها در مدل حیوانی آسیب حاد کلیوی مورد ارزیابی قرار گرفت. مواد و روشها در یک مطالع...
متن کاملتمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان به سلولهای دوپامینرژیک در مدل تجربی بیماری پارکینسون در موشهای صحرایی
سابقه و هدف: بررسیها نشان داده است که تعداد سلولهای بنیادی زنده در ناحیه پیوند نقش بسیار مهمی در بهبود فعالیت عملکردی عضو دارد و مشخص شده که رادیکالهای آزاد نقش عمدهای در کاهش حیات سلولهای پیوند یافته دارند. در مطالعه حاضر به بررسی تجویز توأم کوآنزیم q10 به همراه پیوند سلولهای بنیادی مغز استخوان در موشهای صحرایی مدل پارکینسون پرداختیم. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی از موشهای صحرایی نر نژاد ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 12 شماره 2
صفحات 111- 124
تاریخ انتشار 2015-06
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی برای این مقاله ارائه نشده است
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023